آن طره به روی مه بنهاد از امیرخسرو دهلوی غزل 7

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

آن طره به روی مه بنهاد سر خود را

1 آن طره به روی مه بنهاد سر خود را از خط غبار آن رخ پوشیده خور خود را

2 چون دید گل رویش در صحن چمن، زان گل ایثار قدومش کرد از شرم زر خود را

3 مانند قدش بستان چون دید سهی سروی زیر قدمش سبزه بنهاد سر خود را

4 دیدم به رقیب او بنشسته سگ کویش گفتم که فلان اکنون و ایافت خر خود را

5 ای ناصح بیهوده چندین چه دهی پندم بگذار مرا بگذار، می خار سر خود را

6 زان بند قبا دارم پیوسته به دل غصه کاندر پی جان من بربست بر خود را

7 گفتا ز درم خسرو، منزل به دگر جا کن گفتم که سگ خانه نگذاشت در خود را

عکس نوشته
کامنت
comment