-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن نه روی است ماه دو هفته است وان نه قد است سرو برفته است
2 پیش ماه دو هفتهٔ رخ تو ماه و خورشید طفل یک هفته است
3 ذرهای عشق آفتاب رخش همه دلها به جان پذیرفته است
4 نرگس اوست ای عجب بیمار دل عشاق درد بگرفته است
5 هر کجا صف کشیده مژه او فتنه بیدار و عافیت خفته است
6 از دهانش که هست معدومی نیست عالم تهی پر آشفته است
7 به دهانش خوش آمد است محال هر که حرفی از آن دهان گفته است
8 در دهانش که هست سی و دو در در پس یک عقیق ناسفته است
9 مینبینی دهانش اگر بینی کاشکار است آنکه بنهفته است
10 تا درافشان شد از دهانش فرید بر سر طاق عالمش جفته است