خوش نیست بی تو ساقی گر بزم از اهلی شیرازی غزل 291

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

خوش نیست بی تو ساقی گر بزم خلد باقی است

1 خوش نیست بی تو ساقی گر بزم خلد باقی است از صحبت دو عالم مقصود روی ساقی است

2 خاکم بباد دادی دامن فشاندی اما تا دامن قیامت گرد ملال باقی است

3 صحبت خوش است با تو گر اتفاق افتد کوشش چه سود دارد چون دولت اتفاقی است

4 لعل ترا چه نسبت با چشمه حیات است هرکس که این نیابد در عین بی مذاقی است

5 آیینه ام و ما را حال نهان عیان است راز درون پاکان روشن ز بی نفاقی است

6 فیض دم مسیحا ار همنشین جان است جان بخش شد نسیمی کو با گلی ملاقی است

7 از چنگ و بحث زاهد در خانقه بمردم با او عذاب گورم خوشتر زهم و ثاقی است

8 باشد چراغ اهلی روشن شود ز شمعی کز لمعه ای نورش یک لمعه با عراقی است

عکس نوشته
کامنت
comment