مشنو که مرا با لب لعلت از خواجوی کرمانی غزل 210

خواجوی کرمانی

آثار خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

مشنو که مرا با لب لعلت هوسی نیست

1 مشنو که مرا با لب لعلت هوسی نیست کاندر شکرستان شکری بی مگسی نیست

2 کس نیست که در دل غم عشق تو ندارد کانرا که غم عشق کسی نیست کسی نیست

3 باز آی که با هم نفسی خوش بنشینیم کز عمر کنون حاصل ما جز نفسی نیست

4 تنها نه مرا با رخ و زلفت هوسی هست کامروز کسی نیست که صاحب هوسی نیست

5 شب نیست که فریاد بگردون نرسانم لیکن چه توان کرد که فریاد رسی نیست

6 برطرف چمن ناله‌اش آن سوز ندارد هر بلبل دلسوخته کاندر قفسی نیست

7 از قافلهٔ عشق به جز نالهٔ خواجو در وادی هجران تو بانگ جرسی نیست

عکس نوشته
کامنت
comment