امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی

دل برد و زهره نیست از امیرخسرو دهلوی غزل 1179

غزل 1179 ام از 2198 غزلیات

دل برد و زهره نیست که آن باز خواهمش

1 دل برد و زهره نیست که آن باز خواهمش یا خود ز صبر رفته نشان باز خواهمش

2 زانجا که ناصبوری دیوانگان بود پیداش دل دهم به نهان باز خواهمش

3 نی خود چو دل که جان گرامی ستد ز من هرگز دلم نخواست که جان باز خواهمش

4 باشد شبی که تا به سحر راز گویمش و آن راز گفته صبحدمان باز خواهمش

5 بوسی به وام برد خیالش ز من به خواب باری دگر چو نیست همان باز خواهمش

6 دانم یقین که بار نیابم ازو،ولیک تسکین خویش را به گمان باز خواهمش

7 دی باز کرد لب که زبانی دهد مرا امروز عذر لب به زبان باز خواهمش

8 بس عذرها که گفت به خسرو به گاه وصل این عذر نیز اگر بتوان، باز خواهمش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دل برد و زهره نیست که آن باز خواهمش

شاعر شعر دل برد و زهره نیست که آن باز خواهمش چه کسی است ؟

شاعر شعر دل برد و زهره نیست که آن باز خواهمش امیرخسرو دهلوی می باشد.

شعر دل برد و زهره نیست که آن باز خواهمش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر دل برد و زهره نیست که آن باز خواهمش چیست ؟

قالب شعر دل برد و زهره نیست که آن باز خواهمش غزل است

مضمون اصلی شعر دل برد و زهره نیست که آن باز خواهمش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر