- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 موی را نیست این میان که تراست پسته را نیست این دهان که تراست
2 قامت راست سرو را ماند سرو باشد چنین روان که تراست؟
3 جان ببردی و خوش هنوز نه ای دست بر دل نه این زمان که تراست
4 تا چها بر تو کردمی من، اگر حسن بودی مرا چنان که تراست
5 بر رخ زرد من بخند و بگو خنده انگیز زعفران که تراست
6 گوییا بیشتر برای زر است این سخن بر سر زبان که تر است
7 کشته گشتم ز ابروی تو، مکش بر دل خسرو، این کمان که تراست