نوبهار است و گل و موسم از امیرخسرو دهلوی غزل 1852

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

نوبهار است و گل و موسم عید، ای ساقی

1 نوبهار است و گل و موسم عید، ای ساقی باده نوش و گذر از وعد و وعید، ای ساقی

2 روز محشر نبود هیچ حسابش به یقین هر که در کوی مغان گشت شهید، ای ساقی

3 گشت پیمانه چو تسبیح روان در کف شیخ تا ز لعل تو یکی جرعه کشید، ای ساقی

4 حاصل از عمر ندارد به جز از حسرت و درد هر که عید است ز میخانه بعید، ای ساقی

5 آنکه در کوی محبت قدم از صدق نهاد دگر او پند ادیبان نشنید، ای ساقی

6 بارها کرده بدم توبه ز می، باز مرا چشم مست تو به میخانه کشید، ای ساقی

7 زاهد از شرم تو دایم سرانگشت گزد جز در میکده جایی مگرید، ای ساقی

عکس نوشته
کامنت
comment