- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 منزلگه جانست که جانان من آنجاست یا روضهٔ خلدست که رضوان من آنجاست
2 هردم بدلم میرسد از مصر پیامی گوئیکه مگر یوسف کنعان من آنجاست
3 پر میزند از شوق لبش طوطی جانم آری چکنم چون شکرستان من آنجاست
4 هر چند که در دم نشود قابل درمان درد من از آنست که درمان من آنجاست
5 شاهان جهان را نبود منزل قربت آنجا که سراپردهٔ سلطان من آنجاست
6 جائیکه عروسان چمن جلوه نمایند گل را چه محل چونکه گلستان من آنجاست
7 برطرف چمن سرو سهی سر نفرازد امروز که آن سرو خرامان من آنجاست
8 بستان دگر امروز بهشتست ولیکن هرجا که توئی گلشن و بستان من آنجاست
9 مرغان چمنباز چو من عاشق و مستند کان نرگس مست و گل خندان من آنجاست
10 گر نیست وصولم به سراپردهٔ وصلت زینجا که منم میل دل و جان من آنجاست
11 از زلف تو کوته نکنم دست چو خواجو زیرا که مقام دل حیران من آنجاست