- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلخراشی کرد از بس در شب هجران مرا پنجه شد از قطره های خون گل مرجان مرا
2 در پی سودای زلفش، بسکه چشم من دوید چشمه یی گردید زیر موی هر مژگان مرا
3 با وصالش سختی دوران بمن دشوار نیست دادن جان پیش جانان، خوشتر است از جان مرا
4 بسکه کاهیدم زدرد عشق چون تار نگاه مانم از رفتن، غباری گیرد ار دامان مرا؟
5 میر سامانی،چو بیسامانی من کس نداشت فکر سامان کرد واعظ بی سر و سامان مرا