خوش آنکه دل زغم هجر بر کناری از اهلی شیرازی غزل 722

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

خوش آنکه دل زغم هجر بر کناری بود

1 خوش آنکه دل زغم هجر بر کناری بود زیمن وصل تو فرخنده روزگاری بود

2 هزار زخم اگر میرسید خوش بودم که مرهم دلم از وصل چون تو یاری بود

3 تو آن گلی که فلک با وجود یوسف هم به نوبهار تواش چشم انتظاری بود

4 دلم زهجر تو شد همچو غنچه پژمرده خوش آنکه همچو نسیمت بمن گذاری بود

5 تنم بباد فنا شد ولی خوشم کآخر ز راه ما و تو برخاست گر غباری بود

6 کس این زمان نشمارد بهیچ اهلی را خوش آنکه پیش سگان تو در شماری بود

7 لاله بر خاک رهش اهلی نشانی می‌دهد یعنی آن گلچهره خلق از داغ سودا می‌کشد

عکس نوشته
کامنت
comment