- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پر زخم است و شکست زلف گرانبار تو زانکه هزاران دل است بسته هر بار تو
2 خط که بر آن لب کشید از سر کلک قضا نقش فنا زد رقم بر لب خونخوار تو
3 زنده به کویش نماند، وه که چه مردم کش است همچو طبیبان خام نرگس بیمار تو
4 فاتحه خوان است خلق سوی سرایش که هست خاک شهیدان عشق کهگل دیوار تو
5 هر که زبان می کشید از پی تو سوی من همچو من بی زبان گشت گرفتار تو
6 ای سر خسرو ترا مژده که هر بامداد فتنه به قصابیست بر سر بازار تو