جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

سحر از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2848

غزل 2848 ام از 6329 غزلیات

سحر است خیز ساقی بکن آنچ خوی داری

1 سحر است خیز ساقی بکن آنچ خوی داری سر خنب برگشای و برسان شراب ناری

2 چه شود اگر ز عیسی دو سه مرده زنده گردد خوش و شیرگیر گردد ز کفت دو سه خماری

3 قدح چو آفتابت چو به دور اندرآید برهد جهان تیره ز شب و ز شب شماری

4 ز شراب چون عقیقت شکفد گل حقیقت که حیات مرغ زاری و بهار مرغزاری

5 بدهیم جان شیرین به شراب خسروانی چو سر خمار ما را به کف کرم بخاری

6 که ز فکرت دقیقه خللی است در شقیقه تو روان کن آب درمان بگشا ره مجاری

7 همه آتشی تو مطلق بر ما شد این محقق که هزار دیگ سر را به تفی به جوش آری

8 همه مطربان خروشان همه از تو گشته جوشان همه رخت خود فروشان خوششان همی‌فشاری

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر سحر است خیز ساقی بکن آنچ خوی داری

شاعر شعر سحر است خیز ساقی بکن آنچ خوی داری چه کسی است ؟

شاعر شعر سحر است خیز ساقی بکن آنچ خوی داری جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر سحر است خیز ساقی بکن آنچ خوی داری در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر سحر است خیز ساقی بکن آنچ خوی داری چیست ؟

قالب شعر سحر است خیز ساقی بکن آنچ خوی داری غزل است

مضمون اصلی شعر سحر است خیز ساقی بکن آنچ خوی داری چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, می‌نوشی است.
بنر