- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 روشنست از نور رویش دیدهٔ بینای ما درهٔ بیضا بود غواص این دریای ما
2 جملهٔ عالم وجودی یافته از جود او خوش بود این خلقت او راست بر بالای ما
3 گر دوای درد دل خواهی در این دریا نشین تا به عین ما نصیبی یابی از دریای ما
4 جملهٔ اسمای او از اسم اعظم خوانده ایم اسم او گر بایدت اسمای او اسمای ما
5 عاشقان را نیست پروای دمی با غیر او عاقلان را هم نباشد یک نفس پروای ما
6 سر نهاده بر در خلوت سرای حضرتش خود که دارد در جهان خوشتر از این مأوای ما
7 در دل سید نگنجد غیر عشق حضرتش حضرت او کی نشاند دیگری بر جای ما