جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

تمام از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1282

غزل 1282 ام از 6329 غزلیات

تمام اوست که فانی شدست آثارش

1 تمام اوست که فانی شدست آثارش به دوستگانی اول تمام شد کارش

2 مرا دلیست خراب خراب در ره عشق خراب کرده خراباتیی به یک بارش

3 بگو به عشق بیا گر فتاده می‌خواهی چنان فتاد که خواهی بیا و بردارش

4 میا به پیش ز درش ببین که می‌ترسم ز شعله‌ها که بسوزی ز سوز اسرارش

5 وگر بگیردت آتش به سوی چشم من آ که سیل سیل روانست اشک دربارش

6 حدیث موسی و سنگ و عصا و چشمه آب ز اشک بنده ببینی به وقت رفتارش

7 برآر بانگ و بگو هر کجا که بیماریست صلای صحت و دولت ز چشم بیمارش

8 برآ به کوه و بگو هر کجا که خفته دلیست صلای بینش و دانش ز بخت بیدارش

9 که نور من شرح الله صدره شمعیست که در دو کون نگنجد فروغ انوارش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تمام اوست که فانی شدست آثارش

شاعر شعر تمام اوست که فانی شدست آثارش چه کسی است ؟

شاعر شعر تمام اوست که فانی شدست آثارش جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر تمام اوست که فانی شدست آثارش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر تمام اوست که فانی شدست آثارش چیست ؟

قالب شعر تمام اوست که فانی شدست آثارش غزل است

مضمون اصلی شعر تمام اوست که فانی شدست آثارش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی