-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پیداست که از دود دم ما چه برآید یا خود ز وجود و عدم ما چه برآید
2 ای صبح جهانتاب دمی همدم ما باش وانگاه ببین تا ز دم ما چه برآید
3 نقد دل ما را چه زنی طعنه که قلبست بی ضرب قبول از درم ما چه برآید
4 باز آی و قدم رنجه کن و محنت ما بین ورنی ز قدوم و قدم ما چه برآید
5 گفتی که کرم باشد اگر بگذری از ما داند همه کس کز کرم ما چه برآید
6 گر عشق تو در پردهٔ دل نفکند آواز از زمزمهٔ زیر و بم ما چه برآید
7 ور مجلس ما ز آتش عشقت نشود گرم از سوز دل و ساز غم ما چه برآید
8 هر لحظه بگوش آیدم از کعبهٔ همت کایا ز حریم حرم ما چه برآید
9 گفتم که قلم شرح دهد قصه خواجو لیکن ز زبان و قلم ما چه برآید