شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی
شاه نعمت‌الله ولی

نوری است که وصفش از شاه نعمت‌الله ولی غزل 642

غزل 642 ام از 2701 غزلیات

نوری است که وصفش به ستاره نتوان کرد

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 نوری است که وصفش به ستاره نتوان کرد او را نتوان دید و نظاره نتوان کرد

2 با عشق در افتادم و تقدیر چنین بود تدبیر نمی دانم و چاره نتوان کرد

3 سریست در این سینه که با کس نتوان گفت نامش نتوان برد و اشاره نتوان کرد

4 بزمیست ملوکانه و رندان همه سرمست از ما و چنین بزم کناره نتوان کرد

5 نقشش نه نگاریست که بر دست توان بست او را به سر دست سواره نتوان کرد

6 ای دوست غنیمت شمر این عمر عزیزت آری طمع عمر دوباره نتوان کرد

7 سید دهدم هر نفسی خلعت خاصی الطاف خداوند شماره نتوان کرد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر نوری است که وصفش به ستاره نتوان کرد

شاعر شعر نوری است که وصفش به ستاره نتوان کرد چه کسی است ؟

شاعر شعر نوری است که وصفش به ستاره نتوان کرد شاه نعمت‌الله ولی می باشد.

شعر نوری است که وصفش به ستاره نتوان کرد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر نوری است که وصفش به ستاره نتوان کرد چیست ؟

قالب شعر نوری است که وصفش به ستاره نتوان کرد غزل است

مضمون اصلی شعر نوری است که وصفش به ستاره نتوان کرد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
شاه نعمت‌الله ولی

نوری است که وصفش از شاه نعمت‌الله ولی غزل 642

غزل 642 ام از 2701 غزلیات
بنر