- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 میخرامد آفتاب خوبرویان ره کنید رویها را از جمال خوب او چون مه کنید
2 مردگان کهنه را رویش دو صد جان میدهد عاشقان رفته را از روی او آگه کنید
3 از کف آن هر دو ساقی چشم او و لعل او هر زمانی می خورید و هر زمانی خه کنید
4 جانب صحرای رویش طرفه چاهی گفتهاند قصد آن صحرا کنید و نیت آن چه کنید
5 نک نشان روشنی در خیمهها تابان شدست گوش اسبان را به سوی خیمه و خرگه کنید
6 آستان خرگهش شد کهربای عاشقان عاشقان لاغر تن خود را چو برگ که کنید
7 در خمار چشم مستش چشمها روشن کنید وز برای چشم بد را ناله و آوه کنید
8 شاه جانها شمس تبریزیست و این دم آن اوست رخ بدو آرید و خود را جمله مات شه کنید