تا از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) مثنوی معنوی 118

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

تا دو سال این کار کرد آن مرد کار

1 تا دو سال این کار کرد آن مرد کار بعد از آن امر آمدش از کردگار

2 بعد ازین می‌ده ولی از کس مخواه ما بدادیمت ز غیب این دستگاه

3 هر که خواهد از تو از یک تا هزار دست در زیر حصیری کن بر آر

4 هین ز گنج رحمت بی‌مر بده در کف تو خاک گردد زر بده

5 هر چه خواهندت بده مندیش از آن داد یزدان را تو بیش از بیش دان

6 دست زیر بوریا کن ای سند از برای روی‌پوش چشم بد

7 پس ز زیر بوریا پر کن تو مشت ده به دست سایل بشکسته پشت

8 بعد ازین از اجر ناممنون بده هر که خواهد گوهر مکنون بده

9 رو ید الله فوق ایدیهم تو باش هم‌چو دست حق گزافی رزق پاش

10 وام داران را ز عهده وا رهان هم‌چو باران سبز کن فرش جهان

11 بود یک سال دگر کارش همین که بدادی زر ز کیسهٔ رب دین

12 زر شدی خاک سیه اندر کفش حاتم طایی گدایی در صفش

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر