جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

وقت از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2863

غزل 2863 ام از 6329 غزلیات

وقت آن شد که بدان روح فزا آمیزی

1 وقت آن شد که بدان روح فزا آمیزی مرغ زیرک شوی و خوش به دو پا آویزی

2 سینه بگشا چو درختان به سوی باد بهار ز آنک زهر است تو را باد روی پاییزی

3 به شکرخنده معنی تو شکر شو همگی در صفات ترشی خواجه چرا بستیزی

4 زیر دیوار وجود تو تویی گنج گهر گنج ظاهر شود ار تو ز میان برخیزی

5 آن قراضه ازلی ریخته در خاک تن است کو قراضه تک غلبیر تو گر می‌بیزی

6 تیغ جانی تو برآور ز نیام بدنت که دو نیمه کند او قرص قمر از تیزی

7 تیغ در دست درآ در سر میدان ابد از شب و روز برون تاز چو بر شبدیزی

8 آب حیوان بکش از چشمه به سوی دل خود ز آنک در خلقت جان بر مثل کاریزی

9 ور نتانی بگریز آ بر شه شمس الدین کو به جان هست ز عرش و به بدن تبریزی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر وقت آن شد که بدان روح فزا آمیزی

شاعر شعر وقت آن شد که بدان روح فزا آمیزی چه کسی است ؟

شاعر شعر وقت آن شد که بدان روح فزا آمیزی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر وقت آن شد که بدان روح فزا آمیزی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر وقت آن شد که بدان روح فزا آمیزی چیست ؟

قالب شعر وقت آن شد که بدان روح فزا آمیزی غزل است

مضمون اصلی شعر وقت آن شد که بدان روح فزا آمیزی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر