آن از جلال الدین محمد مولوی مثنوی معنوی 18

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

آن وزیرک از حسد بودش نژاد

1 آن وزیرک از حسد بودش نژاد تا به باطل گوش و بینی باد داد

2 بر امید آنک از نیش حسد زهر او در جان مسکینان رسد

3 هر کسی کو از حسد بینی کند خویش را بی‌گوش و بی بینی کند

4 بینی آن باشد که او بویی برد بوی او را جانب کویی برد

5 هر که بویش نیست بی بینی بود بوی آن بویست کان دینی بود

6 چونک بویی برد و شکر آن نکرد کفر نعمت آمد و بینیش خورد

7 شکر کن مر شاکران را بنده باش پیش ایشان مرده شو پاینده باش

8 چون وزیر از ره‌زنی مایه مساز خلق را تو بر میاور از نماز

9 ناصح دین گشته آن کافر وزیر کرده او از مکر در گوزینه سیر

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر