-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در دلم بود کزین پس ندهم دل بکسی چکنم باز گرفتار شدم در هوسی
2 نفس صبح فرو بندد از آه سحرم گر شبی بر سر کوی تو برآرم نفسی
3 بجهانی شدم از دمدمهٔ کوس رحیل که کنون راضیم از دور ببانگ جرسی
4 نیست جز کلک سیه روی مرا همسخنی نیست جز آه جگر سوز مرا همنفسی
5 عاقبت کام دل خویش بگیرم ز لبت گر مرا بر سر زلف تو بود دسترسی
6 بر سر کوت ندارم سر و پروای بهشت زانکه فردوس برین بیتو نیرزد بخسی
7 تشنه در بادیه مردیم باومید فرات وه که بگذشت فراتم ز سر امروز بسی
8 هر کسی را نرسد از تو تمنای وصال آشیان بر ره سیمرغ چه سازد مگسی
9 خیز خواجو که گل از غنچه برون میآید بلبلی چون تو کنون حیف بود در قفسی