مرا در خنده از جلال الدین محمد مولوی غزل 2696

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

مرا در خنده می‌آرد بهاری

1 مرا در خنده می‌آرد بهاری مرا سرگشته می‌دارد خماری

2 مرا در چرخ آورده‌ست ماهی مرا بی‌یار گردانید یاری

3 چو تاری گشتم از آواز چنگی نوایش فاش و پیدا نیست تاری

4 جهانی چون غباری او برانگیخت که پنهان شد چو بادی در غباری

5 حیاتی چون شرار آن شه برافروخت که پنهان شد چو سوزی در شراری

6 جمال گلستان آن کس برآراست که پنهان شد چو گل در جان خاری

7 دلم گوید که ساقی را تو می‌گو که جانم مست آن باقی است باری

8 دلم چون آینه خاموش گویاست به دست بوالعجب آیینه داری

9 کز او در آینه ساعت به ساعت همی‌تابد عجب نقش و نگاری

عکس نوشته
کامنت
comment