- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باز یاد آن شبم دیوانه کرد کان پسر با من به خواب افسانه کرد
2 شد خراب این دیده و سلطان حسن از کجا منزل درین ویرانه کرد؟
3 کم مبادش مویی، ار چه زلف را بهر آزار دل من شانه کرد
4 شمع مهمان داشت چون پروانه را مرغ بریانش هم از پروانه کرد
5 جان من آن آشنا، گویی تویی کو مرا از جان خود بیگانه کرد
6 من نمی دانم که چون باشد پری شکل تو باری مرا دیوانه کرد
7 از دل خسرو چه پرسی حال، کو قبله را در کار این بتخانه کرد