- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرا کرشمه آن ترک گلعذار بکشت مرا شکنجه آن جعد همچو مار بکشت
2 سوار می شد و یک شکل و صد هزار نظر هم اولین نظرم شکل آن سوار بکشت
3 مگر که باد صبا برد رخش گلگونش که جان سوختگان را چراغ وار بکشت
4 طلب که می کند امروز خون من که مرا کمان عشق به پیکان آبدار بکشت
5 به آشکار و نهان چونکه ز آن خویشم دید نهانیم بر خود خواند و آشکار بکشت
6 هزار بار، ازان ترک خیره کش، فریاد که همچو من نه یکی بلکه صد هزار بکشت
7 چو ماهیی که در افتد به دام خسرو را به قید زلف در افگند و زار زار بکشت