گویند که با غیری وین گرچه از اهلی شیرازی غزل 654

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

گویند که با غیری وین گرچه یقین باشد

1 گویند که با غیری وین گرچه یقین باشد میدانم و میگویم شاید نه چنین باشد

2 در پای تو از بختم امید بود مردن این غایت امید است گر بخت برین باشد

3 در کوی غم از مجنون پیشیم و تو پس دانی این پیش و پسی ظاهر در روز پسین باشد

4 عشق تو نمی گنجد در جان و دل خرم هر کس که ترا خواهد باید که حزین باشد

5 چون غمزه چشم تو شد گوشه نشین اکنون هر فتنه که برخیزد از گوشه نشین باشد

6 لعلت که به کوثر زد از خاتم خط مهری گنج دو جهان او را در زیر نگین باشد

7 شد نکته غم اهلی سر دفتر عشق اول یک نکته ازین دفتر گفتیم و همین باشد

عکس نوشته
کامنت
comment