خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی
خواجوی کرمانی

آن نه رویست مگر فتنهٔ از خواجوی کرمانی غزل 137

غزل 137 ام از 1143 غزلیات

آن نه رویست مگر فتنهٔ دور قمرست

1 آن نه رویست مگر فتنهٔ دور قمرست وان نه زلفست و بنا گوش که شام و سحرست

2 ز آرزوی کمرت کوه گرفتم هیهات کوه را گرچه ز هر سوی که بینی کمرست

3 مردم چشمم ارت سرو سهی می‌خواند روشنم شد که همان مردم کوته نظرست

4 اشک را چونکه بصد خون جگر پروردم حاصلم از چه سبب زو همه خون جگرست

5 نسبت روی تو با ماه فلک می‌کردم چو بدیدم رخ زیبای تو چیز دگرست

6 حیف باشد که بافسوس جهان می‌گذرد مگذر ای جان جهان زانکه جهان برگذرست

7 اشک خونین مرا کوست جگر گوشهٔ دل زین صفت خوار مدارید که اصلی گهرست

8 قصهٔ آتش دل چون به زبان آرم از آنک شمع اگر فاش شود سر دلش بیم سرست

9 هر کرا شوق حرم باشد از آن نندیشد که ره بادیه از خار مغیلان خطرست

10 گر بشمشیر جفا دور کنی خواجو را همه سهلست ولی محنت دوری بترست

11 همه سرمستیش از شور شکر خندهٔ تست شور طوطی چه عجب گر ز برای شکرست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن نه رویست مگر فتنهٔ دور قمرست

شاعر شعر آن نه رویست مگر فتنهٔ دور قمرست چه کسی است ؟

شاعر شعر آن نه رویست مگر فتنهٔ دور قمرست خواجوی کرمانی می باشد.

شعر آن نه رویست مگر فتنهٔ دور قمرست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر آن نه رویست مگر فتنهٔ دور قمرست چیست ؟

قالب شعر آن نه رویست مگر فتنهٔ دور قمرست غزل است

مضمون اصلی شعر آن نه رویست مگر فتنهٔ دور قمرست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر