-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از روضهٔ نعیم جمالش روایتیست و آشوب چین زلف تو در هر ولایتیست
2 گویند بر رخ تو جنایت بود نظر لیکن نظر بغیر تو کردن جنایتیست
3 فرهاد را چو از لب شیرین گزیر نیست در گوش او ملامت دشمن حکایتیست
4 گفتم که چیست آنخط مشکین برآفتاب گفتا بسان روی من از حسن آیتیست
5 ارباب عقل گر چه نظر نهی کردهاند لیکن ز جان صبور شدن تا بغایتیست
6 آمد کنون بدایت عمرم بمنتها لیکن گمان مبر که غمش را نهایتیست
7 گفتم مرا بکشت غمت گفت زینهار خواجو خموش باش که این خود عنایتیست
8 در تنگنای حبس جدائی توقعم از آستان حضرتعالی حمایتیست