تو را به جز سخن اندر دهن از خیالی بخارایی غزل 153

خیالی بخارایی

آثار خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

تو را به جز سخن اندر دهن نمی‌گنجد

1 تو را به جز سخن اندر دهن نمی‌گنجد سخن همین شد و دیگر سخن نمی‌گنجد

2 کمال شوق دهان تو غنچه را در دل به غایتی‌ست که در خویشتن نمی‌گنجد

3 نمی‌کنم گله ز آن لب به کام و ناکامی چرا که این سخنم در دهن نمی‌گنجد

4 به اهل میکده زاهد دم از عقیده مزن که در مسالک ما مکر و فن نمی‌گنجد

5 خیالیا کمِ خود گیر تا نظر یابی که در طریق ادب ما و من نمی‌گنجد

عکس نوشته
کامنت
comment