- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نشاید از تو چندین جور کردن نشاید خون مظلومان به گردن
2 مرا بهر تو باید زندگانی وگر نی سهل دارم جان سپردن
3 از آن روزی که نام تو شنیدم شدم عاجز من از شبها شمردن
4 روا باشد که از چون تو کریمی نصیب من بود افسوس خوردن
5 خداوندا از آن خوشتر چه باشد بدیدن روی تو پیش تو مردن
6 مثال شمع شد خونم در آتش ز دل جوشیدن و بر رخ فسردن
7 در این زندان مرا کند است دندان از این صبر و از این دندان فشردن
8 از این خانه شدم من سیر وقت است به بام آسمانها رخت بردن