به عقل در ره عشق تو خانه از اهلی شیرازی غزل 126

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

به عقل در ره عشق تو خانه نتوان ساخت

1 به عقل در ره عشق تو خانه نتوان ساخت که هرچه عقل بنا کرد عشق ویران ساخت

2 فرشته بر دل جمع منش حسد بودی رخت به زلف پریشان مرا پریشان ساخت

3 بدست فتنه گریبان من از آن شوخست که اشک لعل مرا تکمه گریبان ساخت

4 عزیز من به سهی قامتان یوسف رخ نظر مکن که مرا خوار عشق ایشان ساخت

5 چو کبک مست مرو غافلانه ره اهلی که دام حادثه صیاد فتنه پنهان ساخت

6 کی آدمی به وصل پری راه می برد دیوانه است هر که طلبکار آن پری است

7 ای آب خضر ظلمت اهلی ز بخت اوست ورنی فروغ روی تو خورشید خاوری است

عکس نوشته
کامنت
comment