آمد آن فصلی از امیر معزی نیشابوری قصیده 400

امیر معزی نیشابوری

آثار امیر معزی نیشابوری

امیر معزی نیشابوری

آمد آن فصلی کز او خرم شود روی زمین

1 آمد آن فصلی کز او خرم شود روی زمین بوستان از فر او گردد چو فردوس برین

2 نافه‌های مشک بشکافد چو عطاران هوا رزمه‌های حله بگشاید چو بزازان زمین

3 لعل با مرجان برآمیزد درخت ارغوان لولو از مینا برانگیزد درخت یاسیمین

4 شاخ‌گل با جام مُل در بزمها گردد ندیم جام‌مل با شاخ‌گل در باغهاگردد قرین

5 قمریان و سروبن‌ گویند گل را تهنیت بلبلان بر شاخ ‌گل خوانند شه را آفرین

6 سایهٔ یزدان ملک سلطان خداوند جهان خسرو پیروزگر صاحب قران راستین

7 نیست در توران و ایران پهلوی رزم‌آزمای کو نمالیدست پیش تو به خاک اندر جبین

8 بدعت وکفر از سر تیغت همی ناقص شود وز دل پاکت بیفزاید همی اسلام و دین

9 هست واجب بر همه عالم دعا و شکر تو خاصه بر بغدادیان و بر امیرالمومنین

10 تا بود عالی سپهر و تا بود باقی مقام از قضای ایزد روزی ده جان آفرین

11 باد تخت تو سپهر و توبر او مهر منیر باد بزم تو بهشت و می در آن ماء ‌معین

12 ملت از فر تو خرم دولت از دین تو شاد فرّ تو در دین مبارک همچو جشن فَروَدین

عکس نوشته
کامنت
comment