-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آمد آن خواجه سیماترش وان شکرش گشته چو سرکا ترش
2 با همگان روترش است ای عجب یا که به بیرون خوش و با ما ترش
3 از کرم خواجه روا نیست این با همه خوش با من تنها ترش
4 زین بگذشتیم دریغست و حیف آن رخ خوش طلعت زیبا ترش
5 ای ز تو خندان شده هر جا حزین وی ز تو شیرین شده هر جا ترش
6 شاد زمانی که نهان زیر لب یار همیخندد و لالا ترش
7 گر ترشی این دم شرطی بنه که نبود روی تو فردا ترش
8 بهر خدا قاعده نو منه هیچ بود قاعده حلوا ترش
9 این ترشی در چه و زندان بود دید کسی باغ و تماشا ترش
10 یوسف خوبان چو به زندان بماند هیچ نگشت آن گل رعنا ترش
11 تا به سخن آمد دیوار و در کز چه نهای ای شه و مولا ترش
12 گفت اگر غرقه سرکا شوم کی هلدم رحمت بالا ترش
13 میدهم عشق و ندیمی کند غرقه شود در می و صهبا ترش
14 دست فشان روح رود مست تا میمنه که نیست بدان جا ترش
15 بس کن و در شهد و شکر غوطه خور کت نهلد فضل موفا ترش