1 ایشوخ پر کرشمه کم التفات من تلخست بی لب شکرینت حیات من
2 من جرعه حیات هوس داشتم ز خضر خط لبت نوشت بکوثر برات من
3 آب دهان بخاک فکندی و خضر گفت ایخاک رهگذار تو آب حیات من
4 با آن فسون غمزه چه سنجد فسانه ام باطره ات چکار کند ترهات من
5 چون میرم از هوای تو خوانند عاشقان درس وفای عشق ز لوح وفات من
6 عیسی دمی که میکشد و زنده میکند او را چه غم بود ز حیات و ممات من
7 اهلی بعشقبازی و منصوبه غمت مجنون که شاه عرصه عشق است مات من