- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ایرجا سر بدرآور که امیر آمده است چه امیری که به عشق تو اسیر آمده است
2 چون فرستاده سیمرغ به سهراب دلیر نوشداروست ولی حیف که دیر آمده است
3 گوئی از چشم نظرباز تو بی پروانیست چون غزالی به سر کشته شیر آمده است
4 خیز غوغای بهارست که پروانه شویم غنچه شوخ پر از شکر و شیر آمده است
5 روح من نیز به دنبال تو گیرد پرواز دگر از صحبت این دلشده سیر آمده است
6 سر برآور ز دل خاک و ببین نسل جوان که مریدانه به پابوسی پیر آمده است
7 دیر اگر آمده شیر آمده عذرش بپذیر که دل از چشم سیه عذرپذیر آمده است
8 گنه از دور زمان است که از چنبر او آدمی را نه گریز و نه گزیر آمده است
9 گوش کن ناله این نی که چو لالای نسیم اشکریزان به نوای بم و زیر آمده است
10 طبع من بلبل گلزار صفا بود و صفی که چو مرغان بهشتی به صفیر آمده است
11 مکتب عشق به شاگرد قدیمت بسپار شهریاری که درین شیوه شهیر آمده است