- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 درج یاقوت درفشان کردی دیو بودی و قصد جان کردی
2 شکری خواستم از لعل لبت هر دو لب را شکرستان کردی
3 گفتم این لحظه یافتم شکری روی از آستین نهان کردی
4 وا گرفتی ز بیدلی شکری با چنین لب چرا چنان کردی
5 از سبک روحی تو این نسزد گر تو بر خشم سر گران کردی
6 عشوه دادی مرا در اول کار دلم از وصل شادمان کردی
7 آخر کار چون ز دست شدم چشمم از هجر خونفشان کردی
8 ریختی تیر غمزه بر رویم تا مرا پشت چون کمان کردی
9 چون دلم پیش خود هدف دیدی دل من بد بتر از آن کردی
10 آن چه کردی ز جور با عطار شیوهٔ دور آسمان کردی