مجنون منم در عهد تو لیلی از اهلی شیرازی غزل 1196

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

مجنون منم در عهد تو لیلی تو در دوران من

1 مجنون منم در عهد تو لیلی تو در دوران من حسن آیتی در شان تو عشق آیتی در شان من

2 عیسی دمی، چند از جفا قصد هلاک من کنی آب حیاتی تا بکی آتش زنی در جان من

3 ترسم ز چشم مردمت ایگنج حسن آفت رسد بهر خدا بیرون مرو از سینه ویران من

4 هر کس بشب در راحتی من خفته در خون از غمت این خفت و خواب من نگر وین بخت بیسامان من

5 هرگوشه در خونچشم من گردد زشوق آنپری دیوانه میسازد مرا این چشم سرگردان من

6 چون عاقبت درد مرا جز مرگ نبود چاره یی تا کی بلای جان بود ایندرد بی درمان من

7 گفتم مکش اهلی که شدصید حرم خندید و گفت من کعبه اهل دلم صد همچو او قربان من

عکس نوشته
کامنت
comment