- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زیاده فیض توان از شکستگان بردن که عطر گل شود افزون بوقت پژمردن
2 بود بخانه تاریک با چراغ شدن ز فیض بندگی دوست، زنده دل مردن
3 شکستگی است، نشان درستی ایمان دیانتی نبود چون بخویش نسپردن
4 دل از فشارش غم، به برون دهد معنی بعین ریزش اشکست چشم افشردن
5 اگر حیات چنین مرده مرده زیستن است؟ برای آمدن مرگ، میتوان مردن!
6 همین بسست ز الوان نعمتت واعظ که نان خویش توانی بخون دل خوردن