جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

به از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 480

غزل 480 ام از 6329 غزلیات

به حق آن که در این دل به جز ولای تو نیست

1 به حق آن که در این دل به جز ولای تو نیست ولی او نشوم کو ز اولیای تو نیست

2 مباد جانم بی‌غم اگر فدای تو نیست مباد چشمم روشن اگر سقای تو نیست

3 وفا مباد امیدم اگر به غیر تو است خراب باد وجودم اگر برای تو نیست

4 کدام حسن و جمالی که آن نه عکس تو است کدام شاه و امیری که او گدای تو نیست

5 رضا مده که دلم کام دشمنان گردد ببین که کام دل من به جز رضای تو نیست

6 قضا نتانم کردن دمی که بی‌تو گذشت ولی چه چاره که مقدور جز قضای تو نیست

7 دلا بباز تو جان را بر او چه می‌لرزی بر او ملرز فدا کن چه شد خدای تو نیست

8 ملرز بر خود تا بر تو دیگران لرزند به جان تو که تو را دشمنی ورای تو نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر به حق آن که در این دل به جز ولای تو نیست

شاعر شعر به حق آن که در این دل به جز ولای تو نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر به حق آن که در این دل به جز ولای تو نیست جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر به حق آن که در این دل به جز ولای تو نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر به حق آن که در این دل به جز ولای تو نیست چیست ؟

قالب شعر به حق آن که در این دل به جز ولای تو نیست غزل است

مضمون اصلی شعر به حق آن که در این دل به جز ولای تو نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر