-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بی رخت در جهان نظر چکنم بی لبت عالمی شکر چکنم
2 رویت ای ترک اگر نخواهم دید زحمت هندوی بصر چکنم
3 چون دریغ آیدم رخت به نظر رخت آلودهٔ نظر چکنم
4 دو جهان گرچه سخت با خطر است من خطیری نیم خطر چکنم
5 چون سر موی تو به از دو جهان از سر کوی تو گذر چکنم
6 گر عزیز است عمر مختصر است من بدین عمر مختصر چکنم
7 همه عالم جمال و آواز است چشم کور است و گوش کر چکنم
8 چون خبر دادن از تو ممکن نیست من حیران بی خبر چکنم
9 گرچه جان موج میزند از تو چون زبان نیست کارگر چکنم
10 چون ز کاهی بسی ضعیف ترم دست با کوه در کمر چکنم
11 گر کنم صد هزار قرن سجود هیچ باشد من این قدر چکنم
12 گفته بودی که خشک و تر در باز با لب خشک و چشم تر چکنم
13 آتش دل به است بی تو مرا بی تو با آب بر جگر چکنم
14 گفتیم بال و پر زن از طلبم چون ز هم ریخت بال و پر چکنم
15 چون مسافر تویی و من هیچم من هیچ آخر این سفر چکنم
16 چون تو جویندهٔ خودی بر من من سرگشته پا و سر چکنم
17 چون درونی تو و برون کس نیست من چو حلقه برون در چکنم
18 در درون کش مرا و محرم کن تا تو باشی همه دگر چکنم
19 محو شد درغم تو فرد فرید فرد باید مرا حشر چکنم