در دیده توئی و دیده ام تو
1
در دیده توئی و دیده ام تو
در دیده مشو که دیده ام تو
2
از من تو کناره کی توانی
چون درکش خود کشیده ام تو
3
هر کس یاری گزید ای دوست
من بر همگان گزیده ام تو
4
سرمستم و جام باده بر دست
مهمان من و رسیده ام تو
5
ای نور دو چشم نعمت الله
در دیده توئی و دیده ام تو