اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

اهلی شیرازی
اهلی شیرازی

در عشق تو تا در غم خویشی از اهلی شیرازی غزل 370

غزل 370 ام از 2632 غزلیات

در عشق تو تا در غم خویشی ملامت است

1 در عشق تو تا در غم خویشی ملامت است از خود چه بگذری همه خیر و سلامت است

2 مست از شراب عشق بتان شو که جام می یک مستی و هزار خمار ندامت است

3 در عاشقی بلاست چه مرگ و چه زندگی مردن ملامت است و نمردن غرامت است

4 صاحبدلی که شاد کند خاطری کجاست جز پیر می فروش که محض کرامت است

5 صد کشته زنده کردی و کس را خبر نشد یک مرده زنده کرد مسیح و قیامت است

6 برما چگونه اهل سلامت گذر کنند زینسان که کرد با همه خار ملامت است

7 اهلی بیا که گوشه نشین عدم شویم کان منزل سلامت و جای اقامت است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در عشق تو تا در غم خویشی ملامت است

شاعر شعر در عشق تو تا در غم خویشی ملامت است چه کسی است ؟

شاعر شعر در عشق تو تا در غم خویشی ملامت است اهلی شیرازی می باشد.

شعر در عشق تو تا در غم خویشی ملامت است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر در عشق تو تا در غم خویشی ملامت است چیست ؟

قالب شعر در عشق تو تا در غم خویشی ملامت است غزل است

مضمون اصلی شعر در عشق تو تا در غم خویشی ملامت است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر