اثیر اخسیکتی

اثیر اخسیکتی

اثیر اخسیکتی
اثیر اخسیکتی

در عشق تو یک کار مرا ساز از اثیر اخسیکتی غزل 10

غزل 10 ام از 462 غزلیات

در عشق تو یک کار مرا ساز و نسق نیست

1 در عشق تو یک کار مرا ساز و نسق نیست خون میخورم از غصه و سامان نطق نیست

2 آمد بفذلک ز غمت دفتر عمرم گر ما بقئی هست به جز یک دو ورق نیست

3 چشمم مه رخسار تو را باز مبیناد گردر شب هجران تو چشمم چوشفق نیست

4 در مملکت درد، نشان می ندهد کس یک کار که ازعشق تو بی ساز و نسق نیست

5 خلق از تو، چو نیلوفر تا حلق درآبند وز شرم تو را بر گل رخسار عرق نیست

6 ما نیز رضای تو گزیدیم، چو کس را بر هرچه هوای تو کند، زهره دق نیست

7 کی دید اثیر از تو وفا، خاصه که امروز در قالب عالم ز وفا هیچ رمق نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در عشق تو یک کار مرا ساز و نسق نیست

شاعر شعر در عشق تو یک کار مرا ساز و نسق نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر در عشق تو یک کار مرا ساز و نسق نیست اثیر اخسیکتی می باشد.

شعر در عشق تو یک کار مرا ساز و نسق نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر در عشق تو یک کار مرا ساز و نسق نیست چیست ؟

قالب شعر در عشق تو یک کار مرا ساز و نسق نیست غزل است

مضمون اصلی شعر در عشق تو یک کار مرا ساز و نسق نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر