در از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1187

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

در این سرما سر ما داری امروز

1 در این سرما سر ما داری امروز دل عیش و تماشا داری امروز

2 میفکن نوبت عشرت به فردا چو آسایش مهیا داری امروز

3 بگستر بر سر ما سایه خود که خورشیدانه سیما داری امروز

4 در این خمخانه ما را میهمان کن بدان همسایه کان جا داری امروز

5 نقاب از روی سرخ او فروکش که در پرده حمیرا داری امروز

6 دراشکن کشتی اندیشه‌ها را که کفی همچو دریا داری امروز

7 سری از عین و شین و قاف برزن که صد اسم و مسما داری امروز

8 خمش باش و مدم در نای منطق که مصر و نیشکرها داری امروز

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر