-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در جهان قصه حسن تو نشد فاش هنوز تو دل خلق جهان صید کنی باش هنوز
2 هیچ دل سوخته کام دل شوریده نیافت زان عقیق لب در پوش گهر پاش هنوز
3 باش تا نقش ترا سجده کند لعبت چین زانکه فارغ نشد از نقش تو نقاش هنوز
4 تا دلم صید نگشتی بکمند غم عشق سنبلت سلسله بر گل نزدی کاش هنوز
5 گرچه فرهاد نماندست ولیکن ماندست شور لعل لب شیرین شکرخاش هنوز
6 چند گوئی که شدی فتنهٔ رویم خواجو نشدم در غمت افسانهٔ اوباش هنوز
7 عاقبت فاش شود سر من از شور غمت گر به شیدائی و رندی نشدم فاش هنوز