در جام جهان نما از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1250

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

در جام جهان نما جهان بین

1 در جام جهان نما جهان بین در آینه عین ما روان بین

2 جامی به کف آر عارفانه معشوقهٔ جمله عاشقان بین

3 بر دیدهٔ ما نشین زمانی نور بصر محققان بین

4 از دیدهٔ مردم ار نهانست پیداست به چشم ما عیان بین

5 گوئی فردا ببینم او را فردا امروز و این زمان بین

6 بگذر ز نشان و نام هستی در عالم نیستی نشان بین

7 شادی روان نعمت الله می نوش و حیات جاودان بین

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر