جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

بامدادان از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) مثنوی معنوی 66

مثنوی معنوی 66 ام از 6329 دفتر سوم

بامدادان آمدند آن مادران

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12

1 بامدادان آمدند آن مادران خفته استا همچو بیمار گران

2 هم عرق کرده ز بسیاری لحاف سر ببسته رو کشیده در سجاف

3 آه آهی می‌کند آهسته او جملگان گشتند هم لا حول‌گو

4 خیر باشد اوستاد این درد سر جان تو ما را نبودست زین خبر

5 گفت من هم بی‌خبر بودم ازین آگهم مادر غران کردند هین

6 من بدم غافل بشغل قال و قیل بود در باطن چنین رنجی ثقیل

7 چون بجد مشغول باشد آدمی او ز دید رنج خود باشد عمی

8 از زنان مصر یوسف شد سمر که ز مشغولی بشد زیشان خبر

9 پاره پاره کرده ساعدهای خویش روح واله که نه پس بیند نه پیش

10 ای بسا مرد شجاع اندر حراب که ببرد دست یا پایش ضراب

11 او همان دست آورد در گیر و دار بر گمان آنک هست او بر قرار

12 خود ببیند دست رفته در ضرر خون ازو بسیار رفته بی‌خبر

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بامدادان آمدند آن مادران

شاعر شعر بامدادان آمدند آن مادران چه کسی است ؟

شاعر شعر بامدادان آمدند آن مادران جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر بامدادان آمدند آن مادران در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر بامدادان آمدند آن مادران چیست ؟

قالب شعر بامدادان آمدند آن مادران مثنوی معنوی است

مضمون اصلی شعر بامدادان آمدند آن مادران چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر