صبح برانداخت نقاب ای از عطار نیشابوری غزل 460

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

صبح برانداخت نقاب ای غلام

1 صبح برانداخت نقاب ای غلام می‌ده و برخیز ز خواب ای غلام

2 همچو گلم بر سر آتش نشاند شوق شراب چو گلاب ای غلام

3 بی نمکی چند کنی باده نوش وز جگرم خواه کباب ای غلام

4 دور بگردان و شتابی بکن چند کند عمر شتاب ای غلام

5 جان من سوخته دل را دمی زنده کن از جام شراب ای غلام

6 آب حیات است می و من چو شمع مرده دلم بی می ناب ای غلام

7 از قدح باده دلم زنده کن تا برهد جان ز عذاب ای غلام

8 چون دل عطار ز تو تافته است تافته را نیز متاب ای غلام

عکس نوشته
کامنت
comment