-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صبح برانداخت نقاب ای غلام میده و برخیز ز خواب ای غلام
2 همچو گلم بر سر آتش نشاند شوق شراب چو گلاب ای غلام
3 بی نمکی چند کنی باده نوش وز جگرم خواه کباب ای غلام
4 دور بگردان و شتابی بکن چند کند عمر شتاب ای غلام
5 جان من سوخته دل را دمی زنده کن از جام شراب ای غلام
6 آب حیات است می و من چو شمع مرده دلم بی می ناب ای غلام
7 از قدح باده دلم زنده کن تا برهد جان ز عذاب ای غلام
8 چون دل عطار ز تو تافته است تافته را نیز متاب ای غلام