خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی
خواجوی کرمانی

صبح کز چشم فلک اشک ثریا از خواجوی کرمانی غزل 65

غزل 65 ام از 1143 غزلیات

صبح کز چشم فلک اشک ثریا می‌ریخت

1 صبح کز چشم فلک اشک ثریا می‌ریخت مهر دل آب رخم ز آتش سودا می‌ریخت

2 آن سهی سرو خرامان ز سر زلف سیاه دل شوریده‌دلان می‌شد و در پا می‌ریخت

3 چین گیسوی دوتا را چو پریشان می‌کرد مشک در دامن یکتائی والا می‌ریخت

4 شعر شیرین مرا ماه مغنی می‌خواند و آب شکر بلب لعل شکر خا می‌ریخت

5 در قدمهای خیال تو بدامن هر دم چشم دریا دل من لل لالا می‌ریخت

6 قدح از لعل تو هر لحظه حدیثی می‌راند وز لب روح‌فزا راح مصفا می‌ریخت

7 چون صبا شرح گلستان جمالت می‌داد از هوا دامن گل برسرصحرا می‌ریخت

8 اشک از آنروی ز ما رفت و کناری بگرفت کاب او دمبدم از رهگذر ما می‌ریخت

9 موج خون دل فرهاد چو می‌زد بر کوه ای بسا لعل که در دامن خارا می‌ریخت

10 عجب ار مملکت مصر نمی‌رفت برود زان همه سیل که از چشم زلیخا می‌ریخت

11 مردم دیدهٔ خواجو چو قدح می‌پیمود خون دل بود که در ساغر صهبا می‌ریخت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر صبح کز چشم فلک اشک ثریا می‌ریخت

شاعر شعر صبح کز چشم فلک اشک ثریا می‌ریخت چه کسی است ؟

شاعر شعر صبح کز چشم فلک اشک ثریا می‌ریخت خواجوی کرمانی می باشد.

شعر صبح کز چشم فلک اشک ثریا می‌ریخت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر صبح کز چشم فلک اشک ثریا می‌ریخت چیست ؟

قالب شعر صبح کز چشم فلک اشک ثریا می‌ریخت غزل است

مضمون اصلی شعر صبح کز چشم فلک اشک ثریا می‌ریخت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر