عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

عطار نیشابوری
عطار نیشابوری

صبح رخ از پرده نمود ای از عطار نیشابوری غزل 456

غزل 456 ام از 5015 غزلیات

صبح رخ از پرده نمود ای غلام

1 صبح رخ از پرده نمود ای غلام چند کنی گفت و شنود ای غلام

2 دیر شد آخر قدحی می بیار چند زنم بانگ که زود ای غلام

3 درد خرابات مپیمای کم هین که بسی درد فزود ای غلام

4 در دلم آتش فکن از می که می آینهٔ دل بزدود ای غلام

5 آتش تر ده به صبوحی که عمر می‌گذرد زود چو دود ای غلام

6 عمر تو چون اول افسانه‌ای هرچه همی بود نبود ای غلام

7 روی زمین گر همه ملک تو شد در پی تو مرگ چه سود ای غلام

8 پشت بده زانکه بلایی دگر هر نفست روی نمود ای غلام

9 گوشه‌نشین باش که چوگان چرخ گوی ز پیش تو ربود ای غلام

10 دانهٔ امید چه کاری که دهر دانهٔ ناکشته درود ای غلام

11 صد قدح خونش بباید کشید هر که دمی خوش بغنود ای غلام

12 بر دل عطار فلک هر نفس صد در اندوه گشود ای غلام

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر صبح رخ از پرده نمود ای غلام

شاعر شعر صبح رخ از پرده نمود ای غلام چه کسی است ؟

شاعر شعر صبح رخ از پرده نمود ای غلام عطار نیشابوری می باشد.

شعر صبح رخ از پرده نمود ای غلام در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر صبح رخ از پرده نمود ای غلام چیست ؟

قالب شعر صبح رخ از پرده نمود ای غلام غزل است

مضمون اصلی شعر صبح رخ از پرده نمود ای غلام چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر