جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

ز از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 3105

غزل 3105 ام از 6329 غزلیات

ز صبحگاه فتادم به دست سرمستی

1 ز صبحگاه فتادم به دست سرمستی نهاده جام چو خورشید بر کف دستی

2 ز نوبهار رخش این جهان گلستانی به پیش قامت زیباش آسمان پستی

3 فروگرفت مرا مست وار و می‌گفتم بجستمی من از او گر بهانه‌ای هستی

4 بگفت حیله مکن هین گمان مبر که اگر تن تو حیله شدی سر به سر ز ما رستی

5 بریخت بر من از آن می که چرخ پست شدی اگر ز جرعه آن می دمی بخوردستی

6 بتاب مفخر ایام شمس تبریزی ایا فکنده در این بحر نور شستستی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ز صبحگاه فتادم به دست سرمستی

شاعر شعر ز صبحگاه فتادم به دست سرمستی چه کسی است ؟

شاعر شعر ز صبحگاه فتادم به دست سرمستی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر ز صبحگاه فتادم به دست سرمستی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ز صبحگاه فتادم به دست سرمستی چیست ؟

قالب شعر ز صبحگاه فتادم به دست سرمستی غزل است

مضمون اصلی شعر ز صبحگاه فتادم به دست سرمستی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, می‌نوشی است.
بنر